امروز دیگه بهش میگم! اما آخه با چه رویی؟ چطوری؟
میرم همه چیزو مو به مو تعریف میکنم و میگم چقدر پشیمونم ، میگم که... میگم دیگه...
رفتم
رفتم چشم تو چشمش نگاه کردم و گف...
گفت:سلااااااااام چطوری تو؟ یه حالی از ما نمیپرسی؟
گفتم:بدون هیچ سوال و جوابی بگو که منو میبخشی تمام و کمال... میبخشی؟
گفت:!!!
گفتم:میبخشی؟
گفت:همون موقع بخشیده بودم رفیق!
و رفت...
و من...
رفتم خونه تا بعد از دو سال کابوس برای کاری که همون موقع بخشیده بود یه ربع بی کابوس بخوابم...
پ.ن:تمام صحنه ها و حالات حذف شده تا ذهن خواننده برای فضاسازی آزاد باشه